«پرتگاه» و سیاهی مطلق زمان/ ناظران ناامید نمی مانند – خبرگزاری مهر | ایران و اخبار جهان



خبرگزاری بیشتر، گروه فرهنگ و اندیشه: ندا رسولی، داستان نویس، رمان نویس و منتقد ادبی در یادداشتی به نقد رمان «گاف» سارا گریل پرداخته است. این رمان که توسط نشر غم منتشر شده، درباره زوج جوانی به نام ارغوان و ایمان است که زندگی عادی دارند و هر دو به تدریس می پردازند.

ارغوان در مدرسه دخترانه تدریس می کند و با شاگردانش درگیر می شود. ایمان هم در دانشگاه کار می کند. به پیشنهاد یکی از دوستان با ایمان، سازمان مردم نهاد به حاشیه شهر می رود و از خانواده ها اطلاعات جمع آوری می کند و نگاهی به فقر و زندگی عجیب این مردم عادی زندگی آنها را تغییر می دهد.

یادداشت ندی رسولی درباره اینرمن را در ادامه بخوانید:

پیش تولید یک اثر هنری یک ایده و یک ایده است. بخشی از محیطی که نویسنده و شاید هر کدام از ما با آن مواجه شده یا تجربه کرده ایم، اکنون تبدیل به دنیایی شده است که داستان طبقات پایین جامعه را روایت می کند. ارغوان شخصیت اصلی این رمان است، او به همراه همسرش ایمان به گروهی جهادی برای کمک به اقشار محروم جامعه می پیوندند که در آن قهرمان رمان با حوادث درونی و بیرونی مواجه می شود.

بنفش زنی فعال و فعال است که علاقه مند به کمک به دیگران، فداکاری و گاهی نجات دهنده است، علاقه مند به کمک به افرادی است که از اعتیاد، فقر و آسیب های جسمی، روحی و روانی ناشی از آن رنج می برند. نویسنده توانسته تقریباً به خوبی به این بخش از جامعه بگوید و جدای از شعارزدگی، دنیایی معتبر را برای مخاطب به تصویر بکشد. مکان ها نقش بسزایی در این رمان دارند، مدرسه غیرانتفاعی روبروی محله ای به نام ناظرآباد. تفاوت شخصیت‌هایی که در نظرآباد زندگی می‌کنند و همگی سیاه‌پوست، فقر و فساد هستند، با نوجوانان مدرسه‌ای غیرانتفاعی که معلمشان ارغوانی است، شرایط متفاوت زندگی افرادی را نشان می‌دهد که سعی در تغییر شخصیت خود دارند. قهرمان داستان گاف در مواجهه با هیچ یک از این شخصیت ها و اغماض و کمک آنها ناامید نمی شود و به نظر او چه بچه پولدار شیطنت آن مدرسه غیرانتفاعی باشید و چه یکی از آن سرپرستان، گاهی لازم است که گروه ها کمک کنند. ; و سپس باید متفاوت باشد و حرکت کند و نسبت به همسالان خود بی تفاوت نباشد.

شخصیت اصلی گفا، مواجهه او با عوامل بیرونی و محیطی و چالش های درونی ناشی از اتفاقات بیرونی در هم تنیده شده و می تواند مخاطب را درگیر خود کند. در مجموع، رمان فضایی تاریک دارد و گاه رنج و تاریکی زیادی را نشان می‌دهد و رنج مردم برای مخاطب آزاردهنده می‌شود. اما در نهایت نویسنده پنجره را باز می کند و مخاطب را ناامید نمی کند.

نویسنده همه اینها را با نثری روان و دایره واژگانی وسیع به مخاطب ارائه کرد. Gaffe توسط سارا گریانلا نوشته شده و توسط انتشارات سعد منتشر شده است. گزیده ای از کتاب: «چه احمقانه فکر کردم از بچه او مراقبت کنم. در تصویری که از دیدار قبلی به ذهنم خطور کرد، همه چیز مرده بود و خانه، پنجره ها و افرادش بی جان بودند. اما حالا همان پتویی که برای گرم شدن در خانه زده بودند، همان المرز آفتاب گرفتن، همان سه چهار گلدان پلاستیکی کاکتوس از پشت پنجره مشخص است. این شوهرش است که برای او کار خواهد کرد.» می گویند من خیلی سریع رفتم و چند نفر زندگی می کنند و چه کسی گفته است که خودشان صلاحیت تربیت فرزند را ندارند؟ هیچ گزارشی از کودکانی وجود ندارد که چشمان خجالتی شان در رازهایشان دلم را می سوزاند. حتی بچه ای که در شکمش است و مدام مرا در خانه صدا می کند، حالا که به مادرش رسیده، خفه می شود و شستش را در شکم مادرش می مکد و می گوید: «برو بابا، من مامان را می خواهم. “

دیدگاهتان را بنویسید